چرا باید به قولهایی که به فرزندتان میدهید عمل کنید؟
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۵۶۳۲۶
همه ما بهعنوان والد تلاش میکنیم تا عمل به وعدهها را به کودکانمان بیاموزیم، اما گاهی اوقات خودمان در انجام آن کوتاهی میکنیم. وقتی به فرزندتان میگویید فردا بعد از مدرسه برای او بستنی میخرید یا اگر قبل از ظهر تکالیفش را انجام دهد او را به خانهیکی از دوستانش میبرید و بعد بنا به دلایل مختلف قولتان را عملی نمیکنید، ازنظر فرزندتان شما دروغگو هستید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
والدین الگوهایی برای فرزندان خود هستند و زمانی که آنها به وعدههای خود عمل میکنند، ممکن است فرزندان نیز به پیروی از این الگو فکر کنند؛ اما زمانی که شما به قولهایتان عمل نمیکنید فرزندتان ممکن است فکر کند که "اگر مادر یا پدرم به قول خود عمل نمیکند، چرا من باید به قولهایم عمل کنم؟ " قطعاً هیچ والدی نمیخواهد فرزندی عهدشکن تربیت کند، اما وقتی ما بهراحتی قولهایمان را زیر پا میگذاریم، با این کار بچههایمان را به سمت انجام دقیقاً همان کار سوق میدهیم.
وقتی به قول خود عمل میکنیم، این به فرزندانمان کمک میکند احساس امنیت کنند و بین ما اعتماد ایجاد میکند. هنگامیکه این اعتماد مورد خیانت قرار میگیرد، فرزندان ما احساس ناامیدی میکنند. درنهایت، آنها ممکن است اعتماد خود را نسبت به ما و آنچه ما میگوییم از دست بدهند، زیرا میبینند که وعدههای ما عملی نمیشود؛ اما آیا اینها بدان معناست که نباید به فرزندانمان قولی بدهیم؟
بدون فکر به فرزندتان قول ندهید
دکتر ناهید کرمی، روانشناس کودک و نوجوان قول دادن به کودک را منوط به شرایطی میداند و میگوید: «بهتر است والدین در شرایط ناسازگاری کودک و وقتی او برای رسیدن به خواستهاش گریه میکند یا جیغ میزند، قولی به کودک ندهند و با او همدلی و صحبت کنند تا هیجان خود را کنترل کند.»
او ادامه میدهد: «گاهی اوقات پیش میآید که در شرایط دشوار والدین بدون فکر قبلی به فرزندشان قولی میدهند که از انجام آن مطمئن نیستند؛ اما این مسئله بهشدت اعتماد کودک به والدین را کاهش میدهد.»
او تأکید میکند: «گاهی رفتار کودک بهگونهای است که از کنترل والدین خارج میشود و والدین را مجبور میکند تا قولی دهند که فقط شرایط را آرام کنند، اما از عملی کردن آن قول ناتوان هستند، در این شرایط کودک دچار سردرگمی و ناامیدی میشود. برخی مواقع هم شرایط عمل کردن به قول تغییر میکند و والدین موقعیت انجام به قول خود را از دست میدهند.»
این روانشناس کودک تصریح میکند: «بهتر است در چنین شرایط دشواری والدین بهجای قول دادن به کودک جهت کنترل رفتار، او را از محیط خارج کنند و زمانی که کودک آرامش گرفت، شرایط و قوانین را برای او با جملاتی ساده و کوتاه توضیح دهند.»
به اعتقاد کرمی، کلمات قدرت دارند و وقتی ما از آنها سوءاستفاده میکنیم یا آنها را نادیده میگیریم، این امر میتواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد. او میگوید: «والدینی که برای کنترل وضعیت و رفتار ناسازگار کودک خود قولی به او میدهند و به آن عمل نمیکنند باعث افزایش رفتارهای مخرب فرزند خود میشوند. آنها با ایجاد حس ناامیدی در کودک خشم او را برانگیخته و باعث کاهش عزتنفس در کودک و حس بیارزشی در او میشوند.»
او تأکید میکند: «والدین با سبک فرزند پروری مناسب احساس اعتماد و امنیت را در کودک خود به وجود میآورند. بدقولی والدین یکی از مواردی است که سبب کاشت بذر بیاعتمادی در فرزندان خواهد شد و کودک بهمرورزمان بدقولی و دروغگویی را در رفتار خود منعکس خواهد کرد. درعینحال، روحیه مسئولیتپذیری در کودک تضعیفشده و کودک دیگر قوانین و شرایط خانواده و صحبتهای والدین را جدی نخواهد گرفت.»
قول دادن گزینه خوبی برای آرام کردن کودک نیست
گاهی والدین تصور میکنند که دادن وعدههای پوشالی تنها گزینه برای آرام کردن فرزندشان است. فرض کنید کودکی چیزی میخواهد یا میخواهد خانه خاله، عمه یا عمو بماند و در این شرایط هیچچیز جز وعده به پارک رفتن یا خریدن بستنی او را آرام نمیکند؛ اما دکتر کرمی قول دادن در این شرایط را گزینه خوبی برای آرام کردن کودک نمیداند. او میگوید: «والدین معمولاً به دلیل ترس از قشقرق راه انداختن کودکان و به دلیل مشغلههای زیاد خود، قبل از حضور در شرایط خاص قوانین آن موقعیت را برای کودک توضیح و شرح نمیدهند و شرایط را شفاف نمیکنند؛ در مقابل برای آرام کردن کودک قولهای مکرر به او میدهند و برای عمل کردن به آن دچار فراموشی میشوند.»
او توصیه میکند: «والدین قبل از حضور در مکانها و موقعیتهای جدید یا خاص که میدانند کودک مستعد ناسازگاری و قشقرق به پا کردن است و همچنین جهت جلوگیری از اثرات مخرب بدقولی در کودکان، بهتر است در شرایط مناسب بیان احساسات را به کودک آموزش دهند تا کودک مهارتهای کلامی و توانایی ابراز احساسات را یاد بگیرد؛ بدین ترتیب لجبازی کودک به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا میکند.»
کرمی تأکید میکند: «درمواقعی که کودک بجای قشقرق رفتارهای مناسب به کار میبرد، بهتر است والدین رفتارهای فرزند خود را تشویق و تحسین کنند.»
او ادامه میدهد: «والدین برنامه زمانی و مکانی ناسازگاری و قشقرق کودک را شناسایی کنند تا قبل از شروع رفتار کودک موقعیت را ترک کنند. درمواردی هم که رفتار کودک آسیبزننده نباشد میتوان آن را نادیده گرفت و آرامش خود را حفظ کرد.»
این روانشناس کودک در پایان یادآور میشود: «قانون طلایی این است که آنچه را که میگویید انجام دهید و فقط آنچه را که انجام خواهید داد، بگویید. پس اگر به فرزندتان قولی میدهید، به آن عمل کنید. اگر قصد انجام کاری را ندارید، هرگز به آن متعهد نشوید. بهطور مشابه، هرگز فرزندتان را با چیزها یا اتفاقاتی که هرگز اتفاق نخواهد افتاد، تهدید نکنید. اگر میخواهید کودکانی با اعتمادبهنفس، شاد و ایمن داشته باشید، باید به آنها امنیت بدهید، نه محیطی تهدیدکننده.»
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیهامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: روانشناسی تربیتی تربیت فرزند برای آرام کردن قول دادن وعده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۶۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین با استقلالطلبی نوجوانان مواجهه منفی نداشته باشند
ایسنا/قزوین یک روانشناس گفت: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم یا با من مثل بچهها رفتار نکنید، ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
فاطمه نوری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دوران نوجوانی حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی و فرصت آماده شدن برای تغییر است، تفاوتهایی بین دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد و خانوادهها به همین دلیل که فرزندانشان بهاصطلاح از دوره «دختر خوب» و «پسر خوب» بهیکباره پا به دوران نوجوانی و دنیای جدیدی میگذارند دچار مشکل و استرس میشوند.
وی افزود: پیشنوجوانی از ۱۰ تا ۱۱ سالگی شروع میشود و در این سن نشانههایی نوجوانی همچون رویش موی زیر بغل ظاهر میشود، مرحله دوم نوجوانی اولیه بین ۱۱ تا ۱۳ سالگی است که از آن بهعنوان آغاز نوجوانی یاد میشود و بیشتر والدین در این سن با نوجوان خود با مشکل مواجه میشوند، نوجوانی میانی هم بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی است که نوجوان در این سن ارتباط بیشتری با همسالان خود دارد و شروع به دور شدن از خانه و خانواده میکند.
این روانشناس تصریح کرد: پایان نوجوانی از سن ۱۷ سالگی به بالا رقم میخورد اما مشکل دیگری که در دوران نوجوانی وجود دارد نوجوانی گسترده شده است یعنی افرادی که ۱۸ سالگی را گذراندهاند اما هنوز ویژگی دوره نوجوانی آنان تمام نشده و مهارت خودکنترلی و حتی قدرت تصمیمگیری ندارند.
وی ادامه داد: نوجوانی با بلوغ جسمانی شروع میشود و این اولین ویژگی در تمامی نوجوانان است، در این شرایط هورمون مغز و بدن در حال تغییر است تا فرد در آینده تولیدمثل کند و بتواند بهعنوان یک فرد مستقل به زندگی خود ادامه دهد.
نوری بیان کرد: پسران معمولاً بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی اما دختران زودتر به بلوغ میرسند، باور غلطی وجود دارد که دختران چون زودتر به بلوغ میرسند پس رشد عقلانی بیشتری دارند اما این باور کاملاً غلط است اگرچه بلوغ دختران زودتر شروع میشود اما پسران خود را به رشد عقلی برابر میرسانند.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم نوجوانی تمایل رابطه با همسالان و عدم شرکت در جمع و میهمانیها است و همین موضوع سبب میشود تمایل به ارتباط با جنس مخالف در نوجوان افزایش پیدا کند، همه این موارد از ویژگیهای طبیعی و بههنجار دوره نوجوانی است اما خانوادهها میتوانند با بهکارگیری راهکارهایی چون پیشآگاهی دادن در خصوص دوره بلوغ به فرزندان خود، پیامدهای منفی این ویژگیهای طبیعی را کاهش دهند.
اهمیت پرورش استعداد در کودکی
این روانشناس تصریح کرد: برای جلوگیری از پیامدهای منفی ویژگیهای طبیعی دوره نوجوانی، والدین میتوانند استعدادهای فرزند خود را در دوره کودکی پرورش دهند و با آشنایان و بستگان ارتباط داشته باشند چراکه تحقیقات نشان داده خانوادههایی که از دوران کودکی فرزند خود در جمع بستگان شرکت میدهند در نوجوانی فرزندانشان مشکلات کمتری را تجربه میکنند.
وی در خصوص راهکارهایی برای کاهش جنبههای منفی دوره نوجوانی بیان کرد: مواردی همچون تشویق نوجوان، انتقاد نکردن بیشازحد، اهمیت دادن به نظرات او و مشارکت دادن میتواند جنبههای منفی دورههای نوجوانی را کاهش دهد.
نوری اظهار کرد: یکی دیگر از ویژگیهای دوره نوجوان هیجانطلبی و استقلالطلبی است به همین دلیل ممکن است نوجوان دست به انتخاب و رفتارهای هیجانی بزند، والدین برای کنترل این شرایط باید برای فرزند خود وقت بگذارند، با هم به بازیگاه و طبیعت بروند چراکه این امر سبب مدیریت هیجانطلبی در نوجوانان میشود.
وی بیان کرد: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم، با من مثل بچهها رفتار نکنید، اینجا اتاق خودمه و من برای پوششم تصمیم میگیرم ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
این روانشناس گفت: میل به متفاوت بودن از دیگر ویژگیهای دوره نوجوانی است. در این دوره والدین شاهد رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن، لباسهای عجیب پوشیدن و رانندگی و موتورسواری پرسرعت در فرزند خود هستند که در این شرایط خانواده باید فضایی چون پرورش استعدادها و ارتباط دوستانه و عمیق با فرزند را فراهم کند که این میل به متفاوت بودن به شکل مثبت بروز پیدا کند.
وی در پایان اظهار کرد: آخرین ویژگی نوجوانی تلاش نوجوان برای دستیابی به هویت شغلی، تحصیلی، عاطفی و اجتماعی است که با مواردی چون سردرگمی و بیهدف بودن و تغییر چندباره علایق و عادات و وسایل شخصی نمایان میشود، رسیدن به هویت در دوره نوجوانی و حتی تا اوایل دوره جوانی ادامه دارد و تا وقتیکه فرد بتواند خود را پیدا کند دائماً از شاخهای به شاخه دیگر میپرد.
انتهای پیام